شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

اکسولند ( خونه اکسوال ها )

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

اوپا های زشت

هیچ وقت نمی خواستم اینو بگم ولی این پسرا دیگه واقعا زشتند


مصاحبه با تائو

سوال: این روز ها حالت چطوره ؟؟نگران به نظر میرسی.





تائو:واقعا،تاحالا اینقدر مضطرب نبودم.امروز میخوام یه سری از سوءتفاهمات رو برطرف کنم.من آمادم.نمیدونم چرا اینقدر مضطرب ام.احساس میکنم بازنده ام،یه حسی مثله سقوط.





سوال:چرا همچین حسی داری؟





تائو:برای اینکه بعضی چیزها اونطور که مردم فکر میکنند نیست و وقایعی وجود داره که من حتی از اتفاق افتادنشون هم بی خبرم وخیلی ناگهانی وبه سرعت همه جا پخش شدن که خب راستش من صحتی رو درموردشون حس نمیکنم.





سوال:آیا تابه حال افرادی که دوروبرت بودن بهت گفتن چون مشهوری مردم میخوان باهات مصاحبه داشته باشن؟





تائو:راستش زیاد توجه نکردم،مطمئنم نیستم ولی در رویداد ها ،بودن کارکنانی که برای شوخی اینطوری میگفتن،بعضی هاشون حتی جزو کارمندها هم نبودن.





سوال:گویا تووشخصه Wang SiTsongدیدار داشتید و اون در طی بیانیه ای گفته تو زیاد سره قرار میری.آیا اون تورو میشناسه؟آیا این ها مربوط به زندگیه عشقیت میشه؟(o_oوا،به حق چیزای نشنیده!!)





تائو:من اون شخص رو نمیشناسم.حتی ازحرف هایی هم که زده خبرندارم.من زندگیه عشقی ندارم.میتونم قسم بخورم،واقعا میگم.زندگیه من فقط موسیقی ورویاهام اند.





سوال:یکی از رسانه ها گفته که تو متکبرومغروری،نظرت درمورد این چیه؟





تائو:من تاحالا در مورد اینکه “کمی خوب بودم”هم فکر نکردم،چرا باید متکبر باشم؟هرکای که تاحالا کردم به خاطر این بود که بتونم خودم رو اثبات کنم.





سوال:درمورد تعطیلات سال گذشته چی زمانی که به sanya(یکی از شهر های چین)رفته بودید،وقتی گرفتار شدید توچوب مبارزت رو به طرف فن هایی که دنبالتون میکردن گرفتی،چه اتفاقی افتاد؟





تائو:راستش من دوتا ازاعضای موردعلاقم رو به تعطیلات برده بودم(سهون وسوهو)اونا میخواستن از قسمت همگانیه(International) فرودگاه عبور کنیم ولی موقعیتمون امن نبود.ما بلافاصله بعداز این که از فرودگاه خارج شدیم به سمت ماشین ها رفتیم،واقعا مضطرب بودیم.توی راهمون به هتل متوجه دوتاماشین شدیم که دونبالمون میکردند،نمیدونستیم اونا کی اند ومیخوان چیکار کنند.یکی از اعضاپرسید اگه اونا تاهتل دنبالمون کنند چی؟من به راننده تاکسی گفتم نگه داره تا باهاشون صحبت کنم.ما دوتا مرد دیدیم که دوربین داشتند،من با برخورد مودبانه ای ازشون خواستم که دست از دنبال کردنمون بردارند،ولی اونا توجه نکردند وبه کارشون ادامه دادند.اون ها دنبالمون میومدن وبرامون عربده میکشدن.ما به هیچ وجه نمیدونستیم که قراره بعده پرواز این مسائل پیش بیاد.من چوبم رو فقط به نشونه ی محافظت از خودمون برداشتم ،اصلاقصد حمله و درگیری نداشتم. اونموقع واقعا ترسیده بودم ،اون دوتاعضو هم مثله من جوان بودن وچینی نبودند.من،اون هاروبه این سفر برده بودم ومسئولیت همه چیزبامن بود،اگه اتفاقی افتاد فقط بخاطراین بود که به وظیفه ام عمل کردم.



سوال:در رابطه با اعضا،یادمه تو وبیو گیفی رو لایک کرده بودی ،دراون عکس نشون میداد که توبا حرس بکهیون رو پس میزنی،چه اتفاقی افتاده بود؟



تائو:من بکهیون رو پس زدم،اون ویدیوی کاملی هم داره.در ویدیو میبینید که ماباهم شوخی میکردیم.من همه ی اعضای اکسو رو دوست دارم.نمیدونم چرااکثرا فقط این تیکه اش رو به اشتراک گذاشتند ،همه ی اعضا باهم شوخی میکنند.





سوال:پس چرا لایکش کردی؟





تائو:خب اون موقع کاری نداشتم انجام بدم وفقط میتونستم با اینجور چیزا مشغول شم.





سوال:همینطور،تو روی استیج از فن ها خواستی لباس هاشون رو دربیارن،اون چی بود؟(O_O)





تائو:این برمیگرده به زمانی که هوا واقعا گرم بود،منم خیلی گرمم شده بود.خیلی گرم بود واسه همین برای شوخی گفتم لباس هاشون رو دربیارن.بیان کلماتم اشتباه بود.من واقعا متاسفم،همچین موردی دیگه پیش نمیاد.(خخخ وایی وایی تائووووخخخ)





سوال:یادمه که درف*ی*س*ب*و*ک آیکون پروفایلتو با عکس کلمه ی ف*ا*ک تغییر دادی؟





تائو:الان یادم نمیاد اونموقع چه اتفاقی افتاده بود ولی احتمالا اتفاقی بوده که مربوط به زندگیه شخصیم بوده. توهین مردم تو اینترنت برام مهم نیست ولی تو زندگیه واقعیم عصبانیم میکنه.اونموقع هم کشتی هام غرق شده بودن،برخوردم مناسب نبود،برای همین عکسم رو عوض کردم.نمیدونستم با کی درمورد احساساستم صبحت کنم.بعدا عوضش کردم.درکل فکر میکنم چون رو موده خوبی نبودم اون عکس رو گذاشتم.من واقعا متاسفم ،واقعا عذر میخوام دیگه از اینجورعکس ها استفاده نمیکنم.





سوال:پس چرا تاحالا این حرف هارو توضیح ندادی؟





تائو(گریه اش میگیره):حتی اگه توضیح هم میدادم اهمیتی نداشت.افرادی که ازت متنفراند،حقیرانه بهت نگاه میکنند،فقط میخوان که همه چیز رو بدترکنند.(منظورش اینکه بگم نگم فرق نداره،بعضیاباز کارخودشون رو میکنن)اشکالی نداره رسانه ها چقدر خبرساختند وسوءتفاهم ایجاد کردند،ولی وقتی شایعه ها زیاد شدند،،هی شایعه پشت شایعه،فشارزیادی رو ایجاد کرد دیگه نتونستم تاب بیارم.





سوال:چراوقتی اتفاقی میوفته ،اکثره مردم شایعه های بد و منفی رو باور میکنند؟تاحالا راجبش فکر کردی؟





تائو:واقعانمیدونم.شایدبخاطراینکه منم؛ یا حرفی زدم که هنوز مردم باورم ندارن.این واقعا سخته.

من امروز اومدم که همه چیو بگم ،حقیقته تمام چیزایی که اتفاق افتاده.منم مشکلات خودم رو داشتم،متاسف ام.





سوال:الان بیشتر احتیاط میکنی؟





تائو:گاها اتفاقی میوفته که باعث میشه یک شبه بالغ شی.





سوال:میشه با مثال توجیه اش کنی؟

تائو:مثلا وقتی که پام آسیب دید،آینده ام رو تغییر داد.اگر پام آسیب نمیدید هیچ وقت نمیدونستم که از SMمیرم.

قبلا،چندین بار با SMصحبت کردم،تمام اختلاف هامون رو بهشون گفتم.

همیشه تو کمپانی افرادی که خیلی خسته اند ،مریض اند وجوددارند،ولی کسی نیست که ازت بپرسه:”میتونی انجامش بدی؟میتونیم کنسلش کنیم” چیزیکه اکثرا بجاش میشنوی:”فقط یه خورده دیگه تحمل کن،خیلی زود تموم میشه ومیتونی بری خونه “

این چیزیه که همیشه شنیدم وبه اجبار انجامش دادم.ولی وقتی دیدم دیگه نمیتونم دووم بیارم ،از خودم پرسیدم چرا دارم به اجبار انجامش میدم؟

فبریه ی امسال پام دوباره به شدت آسیب دید،طوری که حتی نمیتونستم راه برم از اینور کمپانی هنوزهم من رو برای عکس برداری وفیلمبرداری برای مجلات وVCRهای متعدد میبرد.هوا خیلی سرد بود، تازه از بیمارستان مرخص شده بودم با این حال بازم ازم کار کشیدن. دکتر از رقصیدن منعم کرده بود ولی منوبرای ضبط MVبردن.حتی اگه از آهن ام بودم دیگه نمیتونستم تو اون اوضاع دووم بیارم،اوکی؟چیزای زیادی هست که مردم ازشون بی خبر اند،خیلی چیزها.جریاناتی که حتی به پدرم هم نگفتم.





سوال:آپریل امسال تصمیم گرفتی اکسورو ترک وقراردادت رو باSMفسخ کنی،نگران نبودی؟وقتی کریس و لوهان رفتن تو گفتی که خیانت کار اند،آیا نترسیدی وقتی خودت بری فن ها بهت بگن دورو؟





تائو:البته،فن هایی بودن که این ها رو گفتن.ولی وقتی انجامش دادم (ترک گروه)اصلا احساس حسرت نکردم.اونموقع شخصیتم نابالغ بود،شاید حرف هایی رو زدم که نباید میزدم.کارهایی رو کردم که نباید میکردم .حالا واقعا پشیمون ام و حسرت میخورم.خودم رو اصلاح میکنم.

من اون حرف هارو به کریس گفتم،البته دلایل رابطه ی خصوصیمون هم بود.ولی تو گروه رابطه ی من وکریس بهترین بود. من نمیدونستم چرا رفته،وقتی صبح ازخواب بلندشدم وخبرشو شنیدم،احساس کردم غرق شدم.

من واقعا اون رو به چشم یک برادرعالی،یک دوست عالی میدیم ولی اون رفت،چیزی هم بهم نگفت.

من خیلی چیزهارو نوشتم،مثل عکس العمل هامون تو اولین روز دبیوت،از دوران کارآموزیمون تاالان و تمام خاطراتمون رو.همشون رو نوشتم.





سوال:چراتاحالا پستشون نکردی؟اینا خیلی عاطفی اند.





تائو:چون من هنوز عضوی از اکسو بودم وباید در مورد اونم فکر میکردم.من نمیتونستم همش به فکره اون باشم،من به منیجر گفتم که آیا پستش کنم؟،اون گفت آره پستش کن.از دوستام پرسیدم،گفتن نه پستش نکن مردم درموردش حرف در میارند.منیجر اصرار کرد پستش کنم واین به گروه کمک میکنه. و در آخر من پستش کردم.احساس میکردم دارم شنکجه میشم،کاملا بین دوطرف گیر کرده بودم.





سوال:بااین همه،تاحالا تماسی با کریس ویا لوهان داشتی؟





تائو:من همیشه بالوهان در تماس هستم ولی نمیدونم کریس منو میبخشه یانه!!میترسم اون به تمام حرف هایی که زدم فکر کنه.اگه شانسشو داشته باشم بهش میگمSad(تمام کارهایی که کردم از روی بی فکری بوده و اگه الان بود،حمایتش میکردم.))امیدوارم همه چی بر وفق مرادش باشه وهمینطور امیدوارم به حرف هایی که میخوام بهش بگم گوش کنه.





سوال:آیا بعد از اینکه گروه رو ترک کردی،به عقاید پدرت فکرکردی؟تو وپدرت خیلی صمیمی به نظر میرسید،اون حتی نامه داد و خواستار خروج توشد؟





تائو:من همه چیزم رو به پدرم میگم.اون خیلی برام ناراحت بود.پدرم در گذشته از تصمیم هنرمند شدنم حمایت نمیکرد ومیگفت که باید به ارتش برم و در اونجا خدمت کنم.ولی وقتی۱۵یا۱۶سالم بود،برای پدرم نامه ای نوشتم و ازش خواستم بهم فرصتی بده تا موسیقی رو یاد بگیرم.

من نامه رو از زیره در به اتاق پدرم فرستادم،وقتی پدرم نامه رو خوند از تصمیمم حمایت کرد.

شغله پدرم به امورمالی مربوط میشه.خانواده ی من فقیر نیستن ولی ثروتمند هم نیستند.پدرومادرم،من رو بدون دادن پول توجیبی بزرگ کردن،فقط پول غذا بهم دادند.از۱۸سالگیم تا الان هر پولی که خرج کردم حاصل تلاش سخت و کارکردنه خودم بوده.من تاحالا هیچ وقت از پدر ومادرم پولی درخواست نکردم.

من فکرمیکنم رفتن به مدرسه برام ارزش وسودی نداره،چون حس میکنم کارهای واجب تره زیادی هست که باید انجام بشه.اون موقع که میخواستم مشهور شم ،وقتی آدمای اطرافم از تصمیمم باخبر میشدن بهم میخندیدند و میگفتند که نمیتونم.من میخواستم بهشون نشون بدم که میشه و میتونم.

یکبار قبل ازاینکه قراردادم روبا SMفسخ کنم پشت تلفن با پدرم دعوام شد واون بهم گفت که برگردم،پام خیلی آسیب دیده بود و اون گفت دیگه نیازی نیست که هنرمند باشم.ولی من بهش گفتم که میخوام هنرمند باشم،پام آسیب دیده و نمیتونم برقصم ولی صدام که نه.من بعضانمیتونم با احساساتم صادق باشم.پدرم از همه ی اتفاقات بدی که تو کره برام افتاده بود خبرداشت.وقتی که اون نامه رو نوشت تمام چیزهایی بود که بهش گفته بودم .مادرم بهم گفت وقتی داشت مینوشتش گریه میکرد.من به پدرم افتخارمیکنم.





سوال:چرااینقدرعلاقه داشتی مشهور بشی؟





تائو:بخاطر اینکه عاشق موسیقی ام.وقتی کوچیک بودم آهنگ های ارشدهام،JAY CHOU،WANG LIHONGوJJرو خیلی گوش میدادم ودوستشون داشتم.وقتی روی استیج اجرا میکردند جذبه ی خاصی داشتند.همیشه خیلی از مردم به آهنگ هاشون گوش میدادند.واقعا بخاطراین هاست که موسیقی رو دوست دارم.





سوال:آیا به این فکرکردی وقتی پدرت وضعیتت روبیان کنه چقدر میتونه تاثیر منفی روی مردم بذاره؟





تائو:راستش درمورد این فکر نکرده بودم. من فقط میخواستم پام رو درمان کنم.






*پـــــایان*

اجی مین کی اینو بخون

سلام ابجی گلم می خواستم ازت بابت تمام این کارهایی که واسه من در طول این ماه انجام دادی تشکر کنم

می خوام برا یه مدت کوتاهی با دنیای اینترنت و کره ای ها خداحافظی کنم

ممنون که این همه مدت واسه وبم این همه کار انجام دادی خداحافظ


من برم سر یخچال یه چیز بخورم گشنه ام شده خوب


شین ها کیون

سلام دوستان امروز عکس کسی رو آوردم که

شاید خیلی ها نشناسنش

شین ها کیون بازیگر نقش دکتر لی گانگ هون


عکس های گروه اکسو

سلام اینم از داداشی هام


جیهو

جیهو


درباره ی کشور کره جنوبی(سرزمین) بخش اول

شبه جزیره کره از بخش شمال شرقی قاره وسیع اسیا به طرف جنوب

امتداد داشته و همچون یک پل 1000 کیلومتری شمال را به جنوب وصل

می کند . قسمت اعظم مرز شمالی ان با چین ولی در نقاطی نیز با روسیه

هم مرز است . این شبه جزیره از سال 1948 به دو بخش تقسیم شده :

جمهوری کره در جنوب و جمهوری مردم سالاری کره در شمال.

مساحت شبه جزیره کره 222156 کیلومتر مربع است که از لحاظ وسعت

تقریبا هم اندازه بریتانیا یا رومانی می باشد .

مساحت جمهوری کره 99،394 کیلومتر مربع است ، اندکی بزرگتر از مجارستان

یا پرتغال و کمی کوچکتر از ایسلند .

کشور کره اراضی متنوعی دارد که البته تقریبا 70% انها کوهستانی است.

کوههای تماشایی تِبِک در تمام طول ساحل شرقی یعنی جائی که تازیانه های

جزر و مد دریای شرق صخره ها و جزایر سنگی پر فراز و نشیبی پدید اورده ،

دیده میشوند. شیب جنوبی و غربی ان بسیار ملایم بوده و دشتها و جزایر

بسیاری را شامل می شود . در خط ساحلی نامنظم این کشور بیش از 3000 جزیره

وجود دارد .

شبه جزیره کره رودخانه ها و کوهستانهای طبیعی و زیبای بسیاری دارد .

به همین دلیل است که مردم کره اغلب ان را سرزمین مزین به گلستانهای طلایی می نامند.


ادامه دارد.....


منبع : http://koreveb.avablog.ir

پسران برتر از گل2

سلااام به درخواست شما اینم از پسران برترازگل



تائو

سلاااام

اینم از

تائو


دخترهای کره ای

سلااام به درخواست دوستان بالاخره از دخترها هم عکس گذاشتم


first
383940414243
44
454647
last